جدول جو
جدول جو

معنی طاهر مشهدی - جستجوی لغت در جدول جو

طاهر مشهدی
(هَِ رِمَ هََ)
در مشهد مقدس رضوی به عطاری مشغول بوده، گویند در عهد شباب به عالم بقا رفت. از اوست:
از فریب باغبان غافل مباش ای عندلیب
پیش از این من هم درین باغ آشیانی داشتم.
(آتشکده ص 76) (قاموس الاعلام ج 4).
صاحب تذکرۀ نصرآبادی آرد:...از شاگردان امتی تربتی است... از اشعارش اوست:
ز بس دورنگی مردم به یکدگر دیدم
تسلیم ز شب و روز خود که یکرنگ است.
از بس فریب مغلطه خوردیم از سراب
لب تشنه در کنارۀ زمزم گداختیم.
ز دیده ام همه عالم پرآب و من لب خشک
فرات عالمم و کربلای خویشتنم...
سالها خاکستر مجنون و خاک کوهکن
جمع میکردند تا رنگ دل ما ریختند.
تمام عمر صرف گریه کردم وز نم اشکی
نه گل در باغ و نه خاری به هامون پرورش دادم.
(تذکرۀ نصرآبادی ص 305)
لغت نامه دهخدا
طاهر مشهدی
(هَِ رِ مَ هََ)
میرزا محمدطاهر مشهور به وزیرخان برادر میرزا محمدرفیعبن محمد مشهدی، متخلص به باذل متوفی به سال 1124 یا 1123 هجری قمری رجوع به الذریعه ج 7 ص 91 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(یِ یِ مَ هََ)
طالب علم بود و در شعر طبع بانگیز داشت (؟)
این مطلع از اوست:
انگشت بهر عشق چو بر ابروان نهاد
تیری برای کشتن من در کمان نهاد.
(تحفۀ سامی ص 145)
لغت نامه دهخدا
(ظِ رِ مَ هََ)
مولانا ناظر مشهدی، یا ناظری مشهدی. از شاعران معاصر با امیرعلشیر نوائی است، میرعلیشیر در مجالس النفائس او را ’جوان بفهم که در ذهن تصرف تمام دارد’ وصف کرده است و مؤلف صبح گلشن رفتار و گفتار او را ’به طریقۀ بخردی’ دانسته. او راست:
می شود در قهر اگر خود را کشم ازبهر او
وه چه قهر است این که خود را می کشم از قهر او.
رجوع به مجالس النفائس ص 88 و 262 و مطلعالشمس ج 2 ص 448 و صبح گلشن ص 499 و قاموس الاعلام ج 6 شود
لغت نامه دهخدا